کلیه شرکتها و اشخاص حقوقی مکلفند پس از تاسیس شرکت، ضمن مراجعه به اداره امور مالیاتی ذیربط اقدامات زیر را انجام دهند:
1-دریافت دفترچه ثبت نام اشخاص حقوقی و تکمیل آن با مستندات مندرج در دفترچه و تشکیل پرونده مالیاتی
2-پرداخت حق تمبر از تاریخ ثبت قانونی شرکت به مدت 2 ماه و از ماخذ نیم (005/0) نیم در هزار بر اساس ارزش اسمی سهام جهت کلیه شرکتهای ایرانی مذکور در قانون تجارت به استثنای شرکتهای تعاونی (اصلاحیه ق .م . ماجرا از 1/1/95)
به خوبی آگاهیم که چگونه شرکت هایی مانند فیسبوک (که هیچ محتوایی ایجاد نمیکنند) و اوبر (که صاحب هیچ ماشینی نیستند) در صنایع مرتبط تغییر ایجاد کرده و ارزش های جدید در کسب و کارهای مربوطه بوجود آوردهاند. این نمونه های پر کاربرد و متحول کنندگان بنیادین دیجیتالی به دلایل قابل توجهی همچنان توانسته اند به کسب و کار موفق خود ادامه دهند و این دلایل با مواردی که همیشه ما متصور شدهایم متفاوت اند.
اوبر هم اکنون سریع ترین شرکت در حال رشد با بیشتر از یک میلیون ماشین فعال در جاده در بیش از 400 کشور در سراسر جهان محسوب میشود و این ناشی از پلتفرم توانای شرکت مزبور است. مطمئنا اوبر در این رابطه بسیار خوب عمل کرده است.
جهان در حال دیجیتالی شدن است. شرکت هایی مانند Airbnb نشان داده اند که حتی سنتی ترین و قدیمی ترین صنایع و کسب و کارها نیز میتوانند تقریبا یک شبه تغییر کنند.
یک پژوهش از MIT Sloan and Delloitte نشان داده است که حدودا 90% پاسخ دهندگان پیش بینی کرده بودند که پیشرفت های دیجیتالی صنعتشان را دچار مشکل خواهد کرد. اما فقط 44% از آن ها احساس می کردند که سازمانشان به اندازه کافی برای رویارویی با این مسئله آمادگی دارد.
با 2 شخصیت برجسته صنایع، اریک کاوانا، مدیر ارشد اجرایی Bloor Group و مالا آناند، معاون اول اجرایی SAP Data and Insight مصاحبه شده است تا ما را در مورد نکاتی که شرکت ها باید قبل از حرکت به سمت دیجیتالی شدن در نظر گیرند، راهنمایی کنند.
اریک و مالا با 50 سال تجربه در ساخت، تحلیل و گزارش نرم افزارهای کسب و کار و همکاری با سازمان هایی که دریافته اند وجود تکنولوژی برای توسعه کسب و کارشان ضروری است در این مصاحبه حضور یافته اند، تا نظراتشان جمع آوری و در اینجا ذکر شود و نهایتا بتوان از نظراتشان بهره برد.
محصولات هوشمند، دارایی ها و تجهیزات همیشه آنلاین، دسترسی ما را به انبوه اطلاعات ممکن ساخته اند. این امر در کنار تکامل Big Data، یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی (AI) و تکنولوژی هایی مانند blockchain ما را قادر ساخته است که تکنولوژی های اطلاعاتی و عملکردی را همگرا کرده تا ماشینهایی هوشمندتر ایجاد کنیم و علاوه بر کاهش هزینه های مالی انتقال پیوسته دیجیتالی را امکان پذیر سازیم.
نقطه آغاز اکثر آنالیزهای رقابتی طرح این سوال است: رقیب شما کیست؟ دلیل آن این است که اکثر شرکت ها رقیب خود را یک برند، محصول و یا سرویس دیگر تلقی میکنند. اما رهبران و سازمانهای هوشمند پا را فراتر میگذارند. سوال این نیست که رقیب شما چه کسی است بلکه سوال درست آن است که رقیب شما چه چیزی است و پاسخ این سوال چنین است: رقیب شما هر مانعی در برابر حل مشکلات انسانی و سطح بالا است که مشتری شما در مسیر تجربه خود با آن مواجه میشود. در حالیکه حل این مشکلات فلسفه وجودی شرکت شما میباشد.
قبول کنید که لحظات آسیب پذیر و در برخی مواقع شکست خورده بسیار زیادی در تجربه مشتریان وجود دارد. برای مثال محول کردن کارها از دپارتمانی به دپارتمان دیگر و تغییر مسیرهای ارتباطی، انجام امور مالی پیچیده و تهدید را اضافه کرده تا در مسیر خریدها انحراف ایجاد کند همچنین این امر در بعضی مواقع به وفاداری مشتریان نیز لطمه وارد میسازد.
در این صورت چگونه میتوان این شکافها را به هم پیوند زد و تجربهای یکپارچه، همانگونه که مشتریان انتظار دارند، در اختیارشان قرار داد؟
مطمئن ترین راه برای از دست دادن اعتماد مشتریان یک شرکت خدماتی، غیر قابل اتکا و غیر منصف انگاشته شدن از جانب آنها است. من این حقیقت را از طریق 40 سال پژوهش در زمینه بازاریابی خدمات، کیفیت خدمات و خدمات بهداشتی دریافته ام. شرکت ها زمانی که عملکرد ضعیفی دارند نسبت به از دست دادن اعتماد مشتریان آسیب پذیر خواهند شد به خصوص شرکت هایی که به مشتریان در یک موقعیت استرس زا سرویس میدهند.
مثالی که در این مورد می توان زد ناکامی روابط عمومی خطوط یونایتد ایرلاینز در زمانی است که پرسنل امنیتی به زور یک مشتری تیکت دار را از صندلی هواپیمایش بلند کرده تا یک صندلی خالی برای پرسنل خود ایجاد کنند. این واقعه وجود سه موقعیت که در آن ها هر شرکت خدماتی ای می تواند اعتماد خود را نزد مشتریان از دست بدهد محرز کرد (شرکت یونایتد ایرلاینز هر سه موقعیت را ایجاد کرد و این در حالی است که وجود تنها یک موقعیت کافی است) و نکات مختلفی را برای تمام شرکت های خدماتی در مورد چگونگی جلب اعتماد و حفاظت از آن مطرح و برجسته ساخت.
مواردی که بیشتر شرکت های بازرگانی، خدماتی، تولیدی و سایر شرکتها در مورد ارزش طول عمر مشتری نادیده میگیرند.
برای مدیران و همچنین بازاریابان، توانایی محاسبه ارزش مشتری اغواکننده مینماید و دلیل پرطرفدار شدن ارزش طول عمر مشتری (CLV) در بسیاری از صنایع شده است. CLV دقت کمیتی و همچنین دیدگاه بلند مدت به روابط و جذب مشتری دارد.
یک راهنمای بازاریابی اشاره می کند که: ” به جای اندیشیدن به چگونگی جذب تعداد زیاد مشتری و انجام این کار با هزینه کم، CLV به شما کمک می کند تا به جای تمرکز بر روی حداقل سازی هزینه ها، حاصل هزینه کردن برای ماکزیمم سازی ارزش را بهینه سازید.”
همه مشتریان یکسان خلق نشده اند. اگر شما صاحب یک کسب و کار فروشگاهی، بازرگانی، خدماتی، تولیدی و یا غیره هستید (یا فقط یک مشتری بوده اید)، پس میدانید که برخی مشتریان نسبت به سایرین درآمد بیشتری ایجاد میکنند ( و هزینه کمتری پرداخت میکنند). اگر میخواهید که سود خود را حداکثر نمایید ضروری است تا دریابید به کدام یک از مشتریان توجه کامل کرده و بر روی چه کسی سرمایه گذاری کنید.
بسیاری از شرکت ها از یک شیوه محاسبه تحت عنوان ارزش طول عمر مشتری (CLV) برای تعیین ارزش یک مشتری در مقایسه با دیگران استفاده می کنند. مهم آن است که اگر شما مجبور نیستید تا خودتان CLV را محاسبه کنید (ابزارهای بسیار زیادی وجود دارند که محاسبات را برای شما انجام می دهند)، اما بتوانید مفهوم این موضوع را درک کنید. در این حالت خواهید توانست در مورد استفاده از CLV در تصمیمات مربوط به بازاریابی و فروش ّتصمیم گیری نمایید.
هر کسی تجربهای وحشتناک از خدمات مشتریان به یاد دارد و داستان آن همواره با یک تماس تلفنی آغاز می شود، سپس سوالات بی موردی مطرح شده و افراد زمانی طولانی پشت تلفن نگه داشته می شوند و در آخر این روند در حال خستگی و کلافگی شخص پایان می یابد. با این حال دقیقا این اولین تماس، زمانی که مشتری با شما برای درخواست کمک تماس می گیرد، به معنی آن است که شما بزرگترین فرصت را برای ایجاد یک ارتباط واقعی، ساخت وفاداری و حتی افزایش فروش بدست آورده اید.